اتحادیه جهانی حقوقدانان مسلمان به نقل از ایسنا، کرمان گفت، پس از اینکه به این نتیجه رسیده که مسؤولان دولت مستعفی یمن هیچ سودی ندارند و کاملاً خود را قانع کردهاند که صرفاً ابزاری برای مشروعیتبخشی به اشغالگری عربستان و امارات در کشورشان باشند و شجاعت و صداقتی برای قیام علیه قیمومیت این دو کشور بر خاکشان را ندارند، دیگر با آنها صحبت و رایزنی نمیکند.
کرمان عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری دولت مستعفی یمن و دولتش را مسؤول درد و رنج و مشکلات یمنیها عنوان کرد و گفت، آنها با پذیرفتن این مساله که بازیچه دست ائتلاف اماراتی-سعودی باشند، موجب این درد و رنج مردم خود شدهاند.
روابط بین دولت مستعفی یمن و ائتلاف اماراتی – سعودی نه تنها شراکت و همپیمانی مستقل نیست بلکه یک ارتباط مزدورانه است. منصور هادی با پذیرش اینکه صرفاً یک گروگان در یکی از کاخهای ریاض باشد و دستورات و حکمهای خود را که به سیاستهای ائتلاف اشغالگر و دستور کار زیانآور آن در یمن مشروعیت میبخشد، از آنجا صادر کند، مرتکب گناه بزرگی شده تا حدی که که خیانت بر منافع یمن محسوب میشود. پذیرفتن این سیاستهای تخریبی در یمن هم امتناع از وظیفه ملی و مشارکت در مشروعیتبخشی به اشغالگری و توجیه کردن آن تلقی میشود و هر مسؤول یمنی که این سیاست تخریبی را رد نکند شریک دیگری در نابودی کشورش است.
وی درباره رفتن و مهاجرت بسیاری از نیروهای گروه جوانان انقلاب فوریه و رهبران آن از یمن گفت، منطقی نیست که تبعید و مهاجرت اجباری مخالفان یک مرهم تلقی شود. بسیار اتفاق میافتد که انقلابها در معرض ضد انقلابها قرار میگیرند و رهبران و بنیانگذاران انقلاب تبعید و به اجبار مهاجرت میکنند یا حتی بازداشت و کشته میشوند و این دلیلی بر وابستگی آنها به انقلاب و باقی ماندن آنها بر عهد و پیمان خود است و دلیلی بر این امر است که مخالفان همچنان در سمت درستی از تاریخ قرار دارند.
این فعال حقوق بشری درباره وضعیت یمن پس از گذشت هشت سال از انقلاب صلحآمیز جوانان مدعی شد، این کشور در نتیجه ائتلاف علی صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن تحت حمایت امارات و عربستان از سویی و انصارالله از سوی دیگر مانند دیگر کشورهای بهار عربی در معرض ضد انقلاب قرار گرفت و کشورهای بهار عربی که در معرض ضد انقلاب قرار گرفتند در تغییرات جامع که طرح بهار عربی آن را مژده داد، متضرر شدند و به همین دلیل انقلابها تشدید شدند.
بعد هم شرکای ضد انقلاب وارد درگیری طولانی شدند و جنگ درگرفت و علی صالح کشته شد و در حالی که شرکای ضد انقلاب تحلیل رفتند، جنگ هم تحلیل رفت تا اینکه ریاض و ابوظبی در باتلاقی گیر افتادند که سر و تهی نداشت، این در حالی است که هر دو کشور گمان میکنند تنها یمن است که در معرض مجازات سیستماتیکی قرار گرفته که ریاض و ابوظبی به دنبال آن بوده و برای آن برنامهریزی کردهاند. یمن در معرض نابودی سیستماتیک از جانب هر دو طرف کودتاگر و ائتلاف عربی است که به نظر میرسد با هدف براندازی انقلاب یمن و روند گذار ناشی از این انقلاب از کودتا حمایت کرده است. عربستان و امارات کودتای دیگری را برای نابودی یمن از طریق بمباران، محاصره و جنگ به بهانه بازگرداندن مشروعیت و براندازی کودتا در پیش گرفتهاند و همچنان برای اشغالکردن و تحت قیمومیت درآوردن یمن برنامه نابودی این کشور را اجرایی میکنند. اما میتوان گفت ضد انقلاب با همه کشورها، پایتختها و گروههایش تحلیل رفته و محکوم به شکست است و همه ضد انقلابها به دلیل اینکه یک رخداد اضطراری هستند به زودی از بین خواهند رفت و در نهایت پیروزی از آن انقلاب مادر و گروهها و اهداف بزرگ آن خواهد بود.
کرمان در ادامه گفت، عربستان و امارات آشکارا بخشهای حیاتی یمن را اشغال کردهاند و بر بخشهای دیگر قدرت و کنترل دارند و هر کسی که با زور و غلبه بر کشور حکومت کند هم یک اشغالگر داخلی است.
وی مسؤول درد و رنج یمنیها طی چهار سال جنگ را طرفهای ضد انقلابی و گروههای آنها در داخل و خارج دانست و گفت، آنها مسؤول کامل وضعیت یمن از آغاز کودتای ۲۰۱۴ تا به امروز هستند، آنها مسؤولیت نابسامانی اقتصادی و معیشتی هستند.
کرمان در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند اگر انقلابها نبود بالطبع ضد انقلابها هم رخ نمیدادند، بنابراین انقلابها مسؤول خرابی ضد انقلابها هستند، گفت، این منطق مستلزم این است که ملتها ظلم و ستم مستکبران را بپذیرند حتی اگر حقوق و آزادیشان نقض شود. اما اگر حاکمان شکست نخورند و استبداد در پیش نگیرند انقلابها هم رخ نمیدهند، ناکامی نظامها و به بنبست رسیدن آنهاست که انقلاب را به وجود میآورند.
کرمان در پاسخ به این سوال که منافع امارات و عربستان در سنگاندازی در برابر انقلابهای بهار عربی و انقلاب تغییر در یمن چیست، گفت، هیچ نفعی برای ملت آن دو کشور وجود ندارد، ریاض و ابوظبی گمان میکنند از طریق توطئه در بهار یمن و انقلاب آن میتوانند بهار ملت خود را متوقف کنند اما این تنها یک گمان ناامید کننده است و آنچه به نظر میرسد موفقیتی در براندازی انقلابهای بهار است، در حقیقت موفقیتی دروغین است.
وی در خصوص هشت سال جنگ در یمن گفت، جنگ در این کشور بیشتر از اینکه ناشی از درگیری و تجاوز داخلی باشد ناشی از مداخله منطقی یعنی نقش کشورهای ضد انقلاب عربستان و امارات است، یمن را تضعیف کرده و روند گذار را از بین بردند و همه این عوامل موجب بروز جنگ و خرابی در کشور شد اگر این کشورها دخالت نمیکردند کودتا رخ نمیداد و جنگی به وقوع نمیپیوست اما ما پیشنویس قانون اساسی را به همهپرسی گذاشتیم، انتخابات محلی و منطقهای و پارلمانی و ریاست جمهوری برگزار کردیم و در سایه دولت فدرال دموکراتیک یمن زندگی کردیم که به خاطر آن انقلاب کرده بودیم و همانطوری که خواستیم در کنفرانس گفتوگوی ملی جامع انقلاب را مطرح کردیم.
کرمان افزود: یمن با وجود جنگ و خرابی و توطئه منطقهای از این دشواری عبور خواهد کرد و دیری نخواهد گذشت که یمن به گورستانی برای توهمات و رویاهای کشورهای ضد انقلاب تبدیل خواهد شد و یمنیها خود را ناچار خواهند دید که بار دیگر برای تکمیل مرحله گذار از همان جایی که متوقف شده، توافق کنند، دولت یمنی خواهیم ساخت که تسلیحات و حاکمیت ارضی بر سراسر خاک خود را در اختیار خواهد داشت.
کرمان در ادامه گفت، انقلاب یمن انحصاری بودن آنچه را مرکز مقدس ثروت و قدرت نامیده میشد، شکسته و یمنیها را از علی صالح و نظام محکوم به شکست آن آزاد کرده است، آثار و نتایج انقلاب فوریه تا سقوط کامل دشمنان خود، توطئهگران و دشمنان تغییر در داخل و خارج از یمن متوقف نخواهد شد تا دولت دموکراتیک مدنی یمن که به خاطر آن جوانان، انقلاب فوریه را راهاندازی کردند، حاصل شود.
وی در پایان این مصاحبه گفت، انقلاب یمن بزرگترین رخداد در تاریخ معاصر این کشور است و دولتی ملی و حامی حقوقبشر و آزادیها را برای همه یمنیها به ارمغان خواهد آورد و این چیزی است که به عنوان نتیجه این انقلاب عظیم محقق خواهد شد.